موارد استفاده برای دهه ها مورد استفاده قرار گرفته اند. آنها برای کمک به ایجاد قابلیت های تجزیه و تحلیل بیشتر و تمرکز شناخته شده اند. با این حال، این بدان معنا نیست که شما نباید داستان های کاربر را در یک محیط چابک بنویسید. بنابراین این انواع مختلف نیاز چیست؟ در این راهنما پیدا کنید.
Use Case چیست؟
مورد استفاده توصیفی است که تعامل کاربر و سیستم را نشان می دهد. بر خلاف یک فرآیند تجاری است که باید همه چیزهایی را که یک کاربر در نظر دارد برای دستیابی به نتایج برای سازمان در نظر بگیرد. به طور معمول، موارد استفاده در نحوه تعامل کاربر با سیستم برای رسیدن به هدف خود بسیار خاص هستند. آنها بر روی یک هدف جزئی تر تمرکز می کنند.
مزایا یا ویژگی های کلیدی
برخی از ویژگی های کلیدی داستان کاربران به شرح زیر است:
- یک مورد استفاده برای رسیدگی به مسئله الزامات زمانی که به تعامل کاربر متصل نیست، به کار می رود
- شما یک سری از تعاملات کاربر و سیستم را می نویسید، با تمرکز بر نحوه استفاده کاربر از سیستم
- آنها بهتر از نوع نیاز سنتی در نظر گرفته می شوند زیرا تأکید بر زمینه مبتنی بر کاربر است
- امکان تعیین ارزش مورد استفاده وجود دارد
- با توجه به پاسخ سیستم و تعاملات می توان آزمایش ها را مشخص کرد
- 2 جزء اصلی در موارد استفاده وجود دارد – نمودارهای موردی استفاده و توضیحات متنی
- گاهی اوقات می توان آنها را مشابه الزامات سنتی برای فرآیندهای مبتنی بر کنترل سنگین استفاده کرد
- موارد استفاده سطح پیشرفته ای از تکمیل را در سیستم اعمال می کنند
- کنترل تغییر روی سیستم برای قفل کردن آن با این تصور که مورد استفاده همه چیز را ضبط می کند استفاده می شود
استفاده از نیازهای سنتی و موارد استفاده در توسعه نرم افزار چابک امکان پذیر است. با این حال، آنها ممکن است بیشتر بر روی مشخصات مستند سیستم نرم افزار و کمتر بر روی همکاری تمرکز کنند. توسعه دهندگانی هستند که از Use Cases در محیط های چابک استفاده می کنند. فقدان ویژگی های داخلی مرتبط با همکاری مستلزم ایجاد مشخصات دقیق است. در چنین شرایطی، Use Case می تواند به جای سیستمی برای مکالمات، منبع ضبط باشد.
استوری کاربران چیست؟
داستان کاربری یک نوع نیاز بسیار باریک است که در سطح پیشرفته ای قرار دارد. داستانهای کاربر معمولاً روی کارتهای فهرست ثبت میشوند و میتوانند توسط هر ذینفعی از جمله کاربر، توسعهدهندگان و مشتریان نوشته شوند. آنها بخشی از یک محیط توسعه چابک با تأکید بر صحبت در مورد الزامات هستند تا نوشتن آنها. به طور معمول، یک داستان کاربر چابک دارای یک یا چند جمله نوشته شده است. همچنین ممکن است یک سری مکالمات مربوط به عملکردهای مورد نظر داشته باشد.
مزایا و ویژگی های کلیدی
به طور معمول، تیمهای Agile به داستانهای کاربر به عنوان پلتفرم اصلی تحویل نرمافزار افزایشی خود متکی هستند. داستان های کاربر به کاهش خطرات بازخورد تاخیری در طیف گسترده ای از موقعیت ها کمک می کند:
- هنگامی که افزایش های کوچک وجود دارد
- زمانی که نرم افزار به طور مکرر برای تولید عرضه می شود
- برای تیم توسعه که معیارهای پذیرش واضح و بازخورد منظم در پایان پروژه خود دارند
- برای مشتری یا کاربر، می تواند گزینه ای برای ایجاد تغییرات در جزئیات بدهد. همچنین می تواند برای تأثیرگذاری بر تغییرات هر اولویتی که ممکن است هنوز اجرا نشده باشد استفاده شود.
- تفکیک وظایف بین تعریف “چه” و “چگونه” را ترویج می کند.
وقتی صحبت از محیطهای چابک به میان میآید، 2 حوزه اصلی وجود دارد که استوری کاربر بر فرآیند برنامهریزی تأثیر دارد – زمانبندی و تخمین. این ذینفعان پروژه هستند که مسئول اولویت بندی الزامات هستند. توسعهدهندگان میتوانند میزان تلاشی را که برای اجرای چیزهایی که روی آنها کار خواهند کرد، مورد نیاز است، تخمین بزنند.
بنابراین، هر دو نوع نیاز جنبه های مختلفی را پوشش می دهند.